راه روشن

خوش‏تر آن باشد که سر دلبران .... گفته آید در حدیث دیگران

خوش‏تر آن باشد که سر دلبران .... گفته آید در حدیث دیگران

راه روشن

امروز آشکارترین و روشنترین حقایق اسلامى به وسیله بخشى از مدعیان اسلام در کشورهاى اسلامى نادیده گرفته میشود.امروز همان روزى است که شعارها یکسان است، اما جهت گیریها به شدت مغایر یکدیگر امروز شرایطى مشابه شرایط حکومت دوران امیر المؤمنین(ع)است.پس روزگار نهج البلاغه است.امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین(ع) به واقعیتهاى جهان و جامعه نگاه کرد و بسیارى از حقایق را دید و شناخت و علاج دردها را پیدا کرد.
همین است که به نظر ما امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج‏تریم.

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «تولدومرگ» ثبت شده است

ضرورت یاد مرگ

مرگ نابود کننده لذّت‏ها، تیره کننده خواهش‏هاى نفسانى، و دور کننده اهداف شماست، مرگ دیدار کننده ‏اى دوست نداشتنى، هماوردى شکست ناپذیر و کینه توزى است که بازخواست نمى ‏شود، دام‏ هاى خود را هم اکنون بر دست و پاى شما آویخته، و سختى‏ هایش شما را فرا گرفته، و تیرهاى خود را به سوى شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، و دشمنى او پیاپى و تیرش خطا نمى ‏کند. چه زود است که سایه‏ هاى مرگ، و شدّت دردهاى آن، و تیرگى‏ هاى لحظه جان کندن، و بیهوشى سکرات مرگ، و ناراحتى و خارج شدن روح از بدن، و تاریکى چشم پوشیدن از دنیا، و تلخى خاطره‏ ها، شما را فرا گیرد. پس ممکن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهایتان را خاموش، و جمعیّت شما را پراکنده، و نشانه‏ هاى شما را نابود، و خانه‏ هاى شما را خالى، و میراث خواران شما را بر انگیزد تا ارث شما را تقسیم کنند، آنان یا دوستان نزدیکند که به هنگام مرگ نفعى نمى ‏رسانند، یا نزدیکان غم زده ‏اى که نمى‏ توانند جلوى مرگ را بگیرند، یا سرزنش کنندگانى که گریه و زارى نمى‏ کنند.

خطبه230

تولد و مرگ

یا این انسانى که خداوند او را در ظلمات رحم‏هاى مادران، و غلاف هاى پوشاننده بوجود آورد،نطفه ‏اى در حال افزایش و متراکم از ذرات، علقه ‏اى پوشیده، جنین در رحم،شیرخوار،کودک،جوان، سپس براى او قلبى حافظ، و زبانى ‏گویا، و چشمى بیننده داد، تا از روى تجربه و عبرت بفهمد، و با جلوگیرى ‏خویشتن از معصیت،از ارتکاب آن خوددارى نماید، تا آنگاه که بحد اعتدال‏ خود رسید، و پیکرش راست ‏شد، استکبار وجودش را احاطه نمود و از مسیر حق رمیدن گرفت، و بى پروا به خبط و خطا افتاد،کوشش و حرکات مشقت ‏باربراى دنیایش صرف کرد،براى تحصیل لذایذ عیش و طربش با تفکر خام‏ درباره نیازهایش، [این غافل مست ‏براى زندگى خود]مصیبتى را احتمال‏ نمیدهد و محاسبه نمیکند، و هیچ ترسى او را به خشوع وادار نمیسازد، [بااین غفلت تباه کنند]در فتنه و لغزش فریبنده خود دیده از این جهان بر بست...