راه روشن

خوش‏تر آن باشد که سر دلبران .... گفته آید در حدیث دیگران

خوش‏تر آن باشد که سر دلبران .... گفته آید در حدیث دیگران

راه روشن

امروز آشکارترین و روشنترین حقایق اسلامى به وسیله بخشى از مدعیان اسلام در کشورهاى اسلامى نادیده گرفته میشود.امروز همان روزى است که شعارها یکسان است، اما جهت گیریها به شدت مغایر یکدیگر امروز شرایطى مشابه شرایط حکومت دوران امیر المؤمنین(ع)است.پس روزگار نهج البلاغه است.امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین(ع) به واقعیتهاى جهان و جامعه نگاه کرد و بسیارى از حقایق را دید و شناخت و علاج دردها را پیدا کرد.
همین است که به نظر ما امروز از همیشه به نهج البلاغه محتاج‏تریم.

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با موضوع «انسان» ثبت شده است

دنیا و زاهدان

زاهدان گروهى از مردم دنیایند که دنیا پرست نمى‏ باشند، پس در دنیا زندگى مى‏ کنند امّا آلودگى دنیا پرستان را ندارند، در دنیا با آگاهى و بصیرت عمل مى‏ کنند، و در ترک زشتى ‏ها از همه پیشى مى‏ گیرند، بدن‏هایشان به گونه ‏اى در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را مى‏ نگرند که مرگ بدن‏ها را بزرگ مى ‏شمارند، امّا آنها مرگ دل‏هاى زندگان را بزرگ‏تر مى‏ دانند.

خطبه 230

سفارش به نیکوکارى

بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت و در دوران زندگى دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما و امّت‏هاى پیشین را در قرون سپرى شده مغرور ساخت. آنان که دنیا را دوشیدند، به غفلت زدگى در دنیا گرفتار آمدند، فرصت‏ها را از دست دادند،و تازه‏ هاى آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه‏ هایشان گورستان، و سرمایه‏ هایشان ارث این و آن گردید، آنان که نزدیکشان را نمى‏ شناسند، و به گریه کنندگان خود توجّهى ندارند، و نه دعوتى را پاسخ مى‏ گویند. مردم از دنیاى حرام بپرهیزید، که حیله‏ گر و فریبنده و نیرنگ‏ باز است، بخشنده ‏اى باز پس گیرنده، و پوشنده ‏اى برهنه کننده است، آسایش دنیا بى دوام، و سختى ‏هایش بى پایان، و بلاهایش دائمى است

خطبه230

پرهیزکارى و عمل

همانا ترس از خدا کلید هر در بسته، و ذخیره رستاخیز، و عامل آزادگى از هر گونه بردگى، و نجات از هر گونه هلاکت است. در پرتو پرهیزکارى، تلاشگران پیروز، پرواکنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزویى مى ‏توان رسید. مردم عمل کنید که عمل نیکو به سوى خدا بالا مى‏ رود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت مى‏ رسد، و آرامش برقرار، و قلم‏ هاى فرشتگان در جریان است. به سوى اعمال نیکو بشتابید پیش از آن که عمرتان پایان پذیرد، یا بیمارى مانع شود، و یا تیر مرگ شما را هدف قرار دهد

خطبه 230

چگونه بودن

سستى دل را با استقامت درمان کن، و خواب زدگى چشمانت را با بیدارى از میان بردار، و اطاعت خدا را بپذیر، و با یاد خدا انس گیر، و یاد آر که تو از خدا روى گردانى و در همان لحظه او روى به تو دارد، و تو را به عفو خویش مى‏ خواند، و با کرم خویش مى‏ پوشاند در حالى که تو از خدا بریده به غیر او توجّه دارى پس چه نیرومند و بزرگوار است خدا و چه ناتوان و بى مقدارى تو، که بر عصیان او جرأت دارى، در حالى که تو را در پرتو نعمت خود قرار داده، و در سایه رحمت او آرمیده‏ اى، نه بخشش خود را از تو گرفته،و نه پرده اسرار تو را دریده است. بلکه چشم بر هم زدنى، بى‏ احسان خدا زنده نبودى در حالى که یا در نعمت‏هاى او غرق بودى، یا از گناهان تو پرده پوشى شد، و یا بلا و مصیبتى را از تو دور ساخته است، پس چه فکر مى‏ کنى اگر او را اطاعت کنى به خدا سوگند اگر این رفتار میان دو نفر که در توانایى و قدرت برابر بودند وجود داشت (و تو یکى از آن دو بودى) تو نخستین کسى بودى که خود را بر زشتى اخلاق، و نادرستى کردار محکوم مى ‏کردى.

خطبه 223

هشدار از غرور زدگى ‏ها

برهان گناهکار، نادرست‏ ترین برهان‏ها است، و عذرش از توجیه هر فریب خورده‏ اى بى اساس‏تر، و خوشحالى او از عدم آگاهى است. اى انسان چه چیز تو را بر گناه جرأت داده و در برابر پروردگارت مغرور ساخته و بر نابودى خود علاقه‏ مند کرده است آیا بیمارى تو را درمان نیست و خواب زدگى تو بیدارى ندارد چرا آنگونه که به دیگران رحم مى‏ کنى، به خود رحم نمى‏ کنى  چه بسا کسى را در آفتاب سوزان مى ‏بینى بر او سایه مى ‏افکنى یا بیمارى را مى‏ نگرى که سخت ناتوان است، از روى دلسوزى بر او اشک مى ‏ریزى، امّا چه چیز تو را بر بیمارى خود بى تفاوت کرده و بر مصیبت‏ هاى خود شکیبا و از گریه بر حال خویشتن باز داشته است در حالى که هیچ چیز براى تو عزیزتر از جانت نیست چگونه ترس از فرود آمدن بلا، شب هنگام تو را بیدار نکرده است که در گناه غوطه‏ ور، و در پنجه قهر الهى مبتلا شده‏...

خطبه 223

تکبر

خداوند اگر اراده مى ‏کرد، آدم علیه السّلام را از نورى که چشم‏ها را خیره کند، و زیباییش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاکیزگى ‏اش حس بویایى را تسخیر کند مى‏ آفرید، که اگر چنین مى ‏کرد، گردن‏ها در برابر آدم فروتنى مى‏ کردند، و آزمایش فرشتگان براى سجده آدم علیه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى که آگاهى ندارند آزمایش مى ‏کند، تا بد و خوب تمیز داده شود، و تکبّر و خودپسندى را از آنها بزداید، و خود بزرگ بینى را از آنان دور کند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوشش‏ هاى مداوم او را با تکبّر از بین برد.


او شش هزار سال عبادت کرد که مشخّص نمى ‏باشد از سال‏هاى دنیا یا آخرت است، امّا با ساعتى تکبّر همه را نابود کرد، چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگرى همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هیچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى‏ کند که براى همان عمل فرشته‏ اى را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمین یکسان است ، و بین خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد که به خاطر آن، حرامى را که بر جهانیان ابلاغ فرموده حلال بدارد.

خطبه192

ظاهر و باطن هماهنگ

هر ظاهرى باطنى متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاکیزه، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است، و آنچه ظاهرش پلید، باطن آن نیز پلید است،

و پیامبر راستگو صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:همانا خداوند بنده‏ اى را دوست دارد امّا کردار او را دشمن، و کردار بنده‏ اى را دوست مى‏ دارد امّا شخص او را ناخوش.

آگاه باش هر عملى رویشى دارد، و هر روینده ‏اى از آب بى ‏نیاز نیست، و آب‏ها نیز گوناگون مى ‏باشند.

پس هر درختى که آبیارى ‏اش به اندازه و نیکو باشد شاخ و برگش نیکو و میوه ‏اش شیرین است. و آنچه آبیارى ‏اش پاکیزه نباشد درختش عیب دار و میوه‏اش تلخ است.

خطبه154

سخنی از آِینده

و این روزگارى است که جز مؤمن بى نام و نشان از آن رهایى نیابد: در میان مردم است او را نشناسند، و در میان جمعیّت که نباشد کسى سراغ او را نگیرد، آنها چراغ‏ هاى هدایت، و نشانه‏ هاى رستگاری اند، نه فتنه انگیزند و اهل فساد، و نه سخنان دیگران و زشتى این و آن را به مردم رسانند،

خدا درهاى رحمت را به روى آنان باز کرده و سختى عذاب خویش را از آنان گرفته است. اى مردم بزودى زمانى بر شما خواهد رسید که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ریخته مى ‏شود.

اى مردم خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از این جهت تأمین داده است اما هرگز شما را ایمن نساخت که آزمایش نفرماید، که این سخن از آن ذات برتر است که فرمود: (در جریان نوح، نشانه‏ هایى است و ما مردم را مى‏ آزماییم.)

خطبه103

ارزش عالم و بى ارزشى جاهل

دانا کسى است که قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان این بس که ارزش خویش نداند. دشمن روى‏ ترین افراد نزد خدا کسى است که خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند اما چون به آخرت و نعمت هاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گویا آنچه براى آن کار مى ‏کند بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهى و تنبلى مى ‏کند، از او نخواسته‏ اند.

خطبه103

آفرینش انسان

 سپس خداوند مقدارى خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمین،و خاکهاى مستعد،شیرین‏و شوره زار آن گرد آورد و آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد،و با رطوبت آن رابهم آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک درآمد و از آن صورتى داراى اعضاء و جوارح‏پیوستگیها،و گسستگیها آفرید

آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم و خشک ساخت ‏تا وقتى معلوم و سرانجامى معین.و آنگاه از روح خود در او دمید،پس به صورت انسانى‏ داراى نیروى عقل که وى را به تکاپو مى‏اندازد در آمد،و داراى افکارى که به وسیله آن درموجودات تصرف نماید.

به او جوارحى بخشید که به خدمتش پردازد و ابزارى عنایت کرد که ‏وى را به حرکت آورد،نیروى اندیشه،به او بخشید که حق را از باطل بشناسد،و همچنین ‏ذائقه،شامه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد،او را معجونى از رنگهاى گوناگون و مواد موافق و نیروهاى متضاد و اخلاط مختلف:حرارت،برودت،رطوبت،و یبوست و ناراحتى و شادمانى ساخت.

سپس خداوند از فرشتگان خواست که ودیعه‏الهى و عمل به پیمانى را که با او داشتند،در مورد سجود در برابر آدم و خضوع به عنوان‏ بزرگداشت او،اداء نمایند آنجا که فرموده است:«براى آدم سجده کنید!پس آنها همه سجده کردند،مگر ابلیس!»(بقره-34.)

و همدستانش که کبر و نخوت آنان را فرا گرفت،و شقاوت و بدبختى بر آنان غلبه ‏نمود،به آفرینش خود از آتش افتخار نمودند،و به خلقت آدم از گل و خاک توهین کردند،پس خداوند براى اینکه آزمایشش کامل شود،و وعده‏اى که به وى داده منجز گردد،به او مهلت ‏عطا کرد و فرمود:«تا روز معلوم مهلت داده شدى‏»(حجر-38 )